مطالب
ملک الشعرای بهار
- توضیحات
- دسته: درباره مشاهیر ایران
- منتشر شده در 04 شهریور 1392
- نوشته شده توسط Super User
- بازدید: 5659
۱۲۶۵ - ۱۳۳۰
محمدتقی بهار، ملقب به ملکالشعرا، شاعر، ادیب، نویسنده، روزنامهنگار و سیاستمدار معاصر ایرانی بود.
در آبان ۱۲۶۵ در مشهد زاده شد. پدرش میرزا محمدکاظم صبوری، ملکالشعرای آستان قدس رضوی در زمان ناصرالدین شاه بود؛ میراثی که به فرمان مظفرالدین شاه، به بهار رسید. مادرش از یک خانوادهٔ گرجی بود، که مثل پدر اهل سواد و شعر و دانش بود. بهار در چهارسالگی به مکتب رفت و در شش سالگی فارسی و قرآن را به خوبی میخواند. از هفت سالگی نزد پدر شاهنامه را آموخت و اولین شعر خود را در همین دوره سرود. اصول ادبیات را نزد پدر فراگرفت و سپس تحصیلات خود را نزد میرزا عبدالجواد ادیب نیشابوری تکمیل کرد. پدرش در سن ۱۸ سالگی او درگذشت. در بیست سالگی به صف مشروطهطلبان خراسان پیوست. اولین آثار ادبی-سیاسی او در روزنامه خراسان، بدون امضا به چاپ میرسید که مشهورترین آنها، مستزادی است خطاب به محمدعلی شاه.
بهار در ۱۳۲۸ روزنامه نوبهار را منتشر ساخت. این روزنامه پس از چندی تعطیل شد. او بلافاصله روزنامه تازهبهار را تأسیس کرد. این روزنامه در محرم ۱۳۳۰ به امر وثوق الدوله، تعطیل و بهار به تهران تبعید شد. در ۱۳۳۲ به نمایندگی مجلس سوم شورای ملی انتخاب شد. یک سال بعد دوره سوم نوبهار را در تهران منتشر کرد، و در ۱۳۳۴ انجمن ادبی دانشکده و نیز مجله دانشکده را بنیان گذاشت .
کودتای ۱۲۹۹ بهار را برای سه ماه خانهنشین کرد. چندی بعد در زمان نخست وزیری قوامالسلطنه ،بهار به نمایندگی مجلس چهارم انتخاب شد. بهار در این دوره نزد هرتسفلد زبان پهلوی میآموخت.در مجلس پنجم، بهار در صف مخالفان جمهوری رضاخانی جای گزید. بعدها بهار در این دوره خطر مخالفت با سردار سپه را دریافت و اشعاری ظاهراً در تحسین جمهوری سرود. در پایان دورهٔ ششم مجلس، از سیاست کناره گرفت. وی پیش از آن در تیرماه ۱۳۰۵به عضویت شورای عالی معارف منصوب شده بود که این سمت را تا ۱۳۲۲ حفظ کرد.
بهار در این دوران به فعالیت علمی و آموزشی روی آورد و در دارالمعلمین عالی به تدریس پرداخت. در ۱۳۰۸، برای مدتی به زندان افتاد و تا ۱۳۱۲ چند بار به حبس و تبعید محکوم شد. در ۱۳۱۳ با وساطت محمدعلی فروغی برای شرکت در جشنهای هزاره فردوسی از تبعید به تهران فراخوانده شد.از آن به بعد، سرشارترین دوران کار علمی بهارآغاز شد. در ۱۳۱۱ به تصحیح متونی چون مجملالتواریخ و القصص،تاریخ بلعمی و منتخب جوامعالحکایات عوفی، ترجمه آثاری از پهلوی به فارسی، تألیف سبکشناسی و نگارش احوال فردوسی بر مبنای شاهنامه را نگاشت. در ۱۳۱۶ تدریس در دوره دکتری ادبیات فارسی را به عهده گرفت.
با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰، بهار مجدداً به فعالیت سیاسی و اجتماعی روی آورد. روزنامه نوبهار را دوباره منتشر کرد، و تاریخ مختصر احزاب سیاسی را در ۱۳۲۲ نگاشت. از ۱۳۲۲ تا ۱۳۲۶، رئیس کمیسیون ادبی انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی بود، و اولین کنگره نویسندگان ایران در ۱۳۲۴ به ریاست او تشکیل شد. در بهمن ۱۳۲۴ در کابینهٔ قوام وزیر فرهنگ شد. در۱۳۲۶ به عنوان نماینده تهران در مجلس پانزدهم انتخاب شد. در نیمهٔ دوم ۱۳۲۶ بهار به علت بیماری سل ، برای معالجه سویس رفت. بهار در بازگشت به تدریس دانشگاهی ادامه داد.در خرداد ۱۳۲۹ بهار به ریاست جمعیت ایرانی هواداران صلح انتخاب شد.
از تصنیفها و ترانههای سرودهٔ بهار، «بهار دلکش»، «باد صبا بر گل گذر کن»، «ای شهنشه»، «ای شکسته دل»، «ای کبوتر»، «گر رقیب آید»، «ایران هنگام کار»، «ز من نگارم»، «پرده ز رخ برافکن»، «سرود پهلوی»، «عروس گل»، «به اصفهان رو» و «مرغ سحر» را باید نام برد.
بهار در روز دوم اردیبهشت ۱۳۳۰، در خانه مسکونی خود در تهران زندگی را بدرود گفت، و در شمیران در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد
نظر خود را اضافه کنید.