صادق هدایت
۱۲۸۱ - ۱۳۳۰
نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی.هدایت از پیشگامان داستاننویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود.
صادق هدایت در سه شنبه ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. پدرش هدایت قلیخان (اعتضاد الملک) و نام مادرش زیور الملک (دختر حسینقلی مخبرالدوله)است. صادق کوچکترین فرزند خانواده بود و دو برادر و سه خواهر بزرگتر از خود داشت.
صادق هدایت در سال ۱۲۸۷ تحصیلات ابتدایی را در سن ۶ سالگی در مدرسهٔ علمیهٔ تهران آغاز نمود، و دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز نمود. در سال ۱۲۹۶ در مدرسهٔ سنلویی که مدرسهٔ فرانسویها بود، به تحصیل پرداخت .در همین سال صادق اولین مقالهٔ خود را در روزنامهٔ هفتگی به چاپ رساند. او در این دوران گیاهخوار شده بود. در سال ۱۳۰۳، در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود، دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» و تصحیحی از رباعیات خیام با نام «رباعیات خیام». در همین سال، صادق داستان «شرح حال یک الاغ هنگام مرگ» را در مجلهٔ وفا، منتشر کرد.هدایت در ۱۳۰۳ از مدرسه سن لویی فارغالتحصیل گشت. در سال ۱۳۰۵ با اوّلین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج، راهی بلژیک شد و در رشتهٔ مهندسی به تحصیل پرداخت.
صادق هدایت در سال ۱۳۰۷ اقدام به خودکشی در رودخانه مارن (فرانسه) کرد،که نافرجام ماند. نخستین نمونههای داستانهای کوتاه هدایت در همان سال صورت گرفت. پس از آن نیز داستان معروف «حاجی آقا» و رسالهٔ طنزآمیز «البعثة الاسلامیه الی بلاد الافرنجیه» را نوشت.
هدایت در سال ۱۳۰۹، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد. در همین سال مجموعه داستان «زندهبهگور» و نمایشنامهٔ «پروین دختر ساسان» را در تهران منتشر کرد. هدایت در این سال با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی آشنا شده، و حلقهٔ دوستیای ایجاد میشود، که نامش را گروه ربعه گذاشتند.
در سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ هدایت آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد. از جمله « مجموعه انیران»، مجموعهٔ داستانهای کوتاه «سایهروشن» ، نمایشنامهٔ «مازیار» ، مجموعه داستانهای کوتاه« سه قطره خون»،«گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مردهخورها»، «عروسک پشت پرده»، «علویه خانم» و همچنین سفرنامهٔ «اصفهان نصف جهان»، در این دوران به چاپ رسید. با انتشار «کتاب مستطاب وغ وغ ساهاب»، او اولین نویسنده ممنوع القلم ایران شد.
هدایت در سال ۱۳۱۵ به هند رفت. در هند به فراگیری زبان پهلوی پرداخت، و کارنامهٔ اردشیر پاپکان را در هند، از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.در طی اقامت خود در بمبئی، اثر معروف خود بوف کور را،که در پاریس نوشته بود، پس از اندکی تغییرات، به صورت پلیکپی در پنجاه نسخه انتشار داد. صادق هدایت در سال ۱۳۱۶ از هند بازگشت و در وزارت فرهنگ استخدام شد. در سال ۱۳۲۱ مجموعهٔ سگ ولگرد را انتشار داده، ترجمههایی از شهرستانهای ایران گزارش گمانشکن و یادگار جاماسپ از پهلوی به فارسی صورت داد. داستان بلند حاجیآقا داستان کوتاه «آب زندگی» و مجموعهٔ ولنگاری که همه مضامین اجتماعی دارند در این دوران به چاپ رسیدند.در سال ۱۳۲۶ به نوشتن «توپ مرواری» پرداخت اما این اثر تا پس از مرگش به چاپ نرسید. در ۱۳۲۷ مقالهٔ «پیام کافکا» را نوشت. در سال ۱۳۲۹ داستان «مسخ» کافکا را ترجمه کرد. در ۱۲ آذر همان سال با گرفتن گواهی پزشکی (برای اخذ روادید) و فروختن کتابهایش به فرانسه رفت.
سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در پاریس با گاز خودکشی کرد. وی چند روز قبل از انتحار بسیاری از داستانهای چاپنشدهاش را نابود کرده بود. هدایت را در قبرستان پرلاشز به خاک سپردند.